پیام فریناز جواب ردی است به تمامی پلیدی‌هایی که در حمله‌ی مردی از نوع ذهنیت مردسالار و مستبد جمهوری اسلامی جمع شده بودند...

 

دلار دلبرین

پرواز شرافتمدانه‌ی فریناز از فراز بنای ستاره‌بی‌فروغ متجاوزان زن و انسانیت, آغازگر مرحله‌ی نوینی است برای تسلیم‌نشدن و مبارزه با ظلم و زور ذهنیت تجاوزگر مرد از نوع جمهوری اسلامی ایران. ایستار فریناز در مهاباد, یادآور ایستار "بریتان" پ.ک.ک و "بسه"‌ی درسیم و ده‌ها و صدها زن باشرف دیگر کورد است با پیامی تازه برای مبارزه‌یی تازه در برابر جلادانی که "ریحانه جباری"‌ها و "شیرین علم‌هولی"‌ها و... را یا به دار آویختند یا سنگسار کردند. کم نیستند فرینازهایی که در برابر فرهنگ تجاوز و خیانت, راه پرت‌کردن خود از پنجره یا نجات خویش را نداشته, سال‌هاست به‌خاطر حفظ آبروی خود و خانواده و از ترس کشته‌شدن, به‌دنبال فرصتی برای انتقام و رهایی هستند.

مرد خودفروشی که ننگ خیانت را برای خود می‌خرد, همان کورد خائن و فریب‌خورده‌یی است که صدها سال است برای ترک و عرب و عجم و بیگانه ناموس و شرفش را می‌فروشد؛ مرد بی‌صفتی که هر ارزش انسانی جامعه و سرزمینش را قربانی غرایز حیوانی‌شان کرده و لکه‌ی ننگی بر پیشانی‌اش نقش بسته است. همین مردان بودند که بارها آب و خاک کوردستان را به بیگانگان فروختند و در برابر حملات تاراج‌گران, بدون اینکه از خود مقاومتی نشان دهند, برای منفعتی ناچیز هرگونه بهای جامعه‌ی خود را دودستی به آنها بخشیدند و آدم آنها شدند. این‌ها از تیپ آنهایی هستند که هم‌زبانان و هم‌میهنان خود را بارها و بارها به دشمن کوردها فروختند و از خود دشمن, خونخوار و ظالم‌تر گشتند. مگر همین‌ها نبودند که از حمله به قاضی محمد باخبر بودند, اما بدون جنگ, میدان را ترک کرده و پا به فرار گذاشتند تا جمهوری مهاباد عمرش کوتاه باشد. آری, این‌ها از همان‌هایی هستند تانک دیکتاتور و قاتل صدها هزار کورد را بر سر پارلمان کوردستان آوردند تا به گفته‌ی خودشان "اگر قادر به انقلاب نیستند, حداقل می‌توانند انقلاب را بر هم بزنند." و... همین‌ها هستند که فرینازها را برای یک ستاره‌ی سیاه می‌فروشند, غافل و جاهل از شرافت و عزت نفس جامعه‌ی کورد و به‌خصوص زنانش, آن ستاره را به چراغ خاموشی آنها در تاریخ مبدل خواهند کرد.

و اما آن گرگ‌صفتانی که هزاران سال است ظالمانه به هر دری می‌زنند تا زیردستان خود را بسازند و رام نگه دارند, این بار نیز از در تجاوز به زن درآمدند. آنان نیز همچون دیگر دشمنان خلق کورد با ذهنیت مردسالار و سلطه‌گرشان در امتداد ظلم و سرکوب و تجاوزند. سوای پنج هزار سال کالادیدگی زنان, این بار با ذهنیتی از نوع جمهوری اسلامی‌اش ده‌ها سال است با نقاب اسلام, ظلمی بی‌سابقه را بر زنان روا داشتند. نظام مستبد ولایت فقیه از همان ابتدای بر سرکارآمدنش با تحمیل "یا روسری یا توسری" زنان را زیر یوغ خود کشید و سخن‌گفتن از حقوق زن را کفر مذهبی و سیاسی خواند. این مکارها زیر پوشش "امر به معروف و نهی از منکر" خشونت را توجیه ساخته و با بازداشت زنان در خیابان‌ها و اماکن عمومی, هتک حرمتی بی‌پایان را اعمال می‌کنند. برخوردهای منفعت‌طلبانه‌ی فقیهان و واعظان و آیت‌الله‌ها واژه‌های مساوات و برابری را در سیاست و قانون به باد فراموشی سپردند و با نفوذدادن سیاست‌های خودفروشی در جامعه و هجوم فکری علیه زنان, سعی بر دورساختن زنان از هویت راستین‌شان دارند. آنان در زندان‌ها به دختران تجاوز کردند, سکینه‌ها و ثریاها را سنگسار و ریحانه‌ها و شیرین‌ها را به‌دار آویختند. در بیرون از زندان نیز, تصویری فرودست و گوش‌به‌فرمان را از زنان در شریعت و قوانین‌شان ساختند, فاحشگی ایدئولوژیک, بیکاری و اعتیاد را رواج دادند و زن را بر علیه زن شورانیدند. در این میان است که خودفروشان و گرگ‌صفتان همدیگر را می‌یابند تا برای عملی‌کردن نقشه‌های کریه و پلیدشان, آتش جهنمی را که برای جامعه و به‌ویژه برای کوردستان برافروخته‌اند شعله‌ورتر سازند. اما غافل و نادان از اینکه شعله‌ی عملیات فریناز همچون نماد اخلاق و سنت تسلیم‌ناپذیری جامعه‌ی کورد و به‌خصوص زنانش, بنای ستاره‌دار آنها را به آتش می‌کشد و ذهنیت تجاوزگرانه‌ی آنها را یک‌بار دیگر برای همگان برملا خواهد ساخت.

آری, پرواز فریناز عملیات باشکوه و در عین دندان‌شکنی بود برای جامعه‌فروشان و انسانیت‌فروشان؛ هم برای آنانی که در راه منفعت ناچیز خود, همه‌ی ارزش‌های انسانی جامعه‌اش را می‌فروشد, هم برای دشمنانی که با نام شریعت هر آنچه را که خواستند بر تمام اقشار جامعه و خلق‌های ایران روا داشتند. به‌خصوص برای زنان, جهنمی از نوع ولایت فقیه ساختند. پیام فریناز جواب ردی است به تمامی پلیدی‌هایی که در حمله‌ی مردی از نوع ذهنیت مردسالار و مستبد جمهوری اسلامی جمع شده بودند. پرواز فریناز پرواز بریتان پ.ک.ک را به یاد می‌آورد که در سال 1992 در برابر هجوم نیروهای ترک و بارزانی‌ها تسلیم نگشت و برای اینکه به دست آنها نیفتد خود را از صخره‌یی بلند به پایین می‌اندازد. فریناز برآمده از همان سنت تسلیم‌ناپذیری "بَسه"ی درسیم است که او نیز در مقابله با نیروهای دولت ترکیه از صخره‌یی بلند خود را به پرواز درمی‌آورد. همین سنت مقاومت موجود در جامعه و زنان کورد است که فریناز و بریتان و بسه‌ها را می‌آفریند و افق زیستنی شرافتمند و آزاد را برای ما و همه‌ی انسانیت روشن نگه می‌دارند. آنان روشنی‌بخش راه عزت و کرامت هستند در مقابل خیانت و تاریکی و تجاوزگری ذهنیت مرد. فریناز بانگ به‌خودآمدن و قبول‌نکردن آن تجاوزگری است برای آغاز برهه‌یی تازه از مبارزه‌یی قوی و گسترده در برابر دشمنان و هرگونه پلیدی و خیانت.